تک جملات حنیف عمران زاده

 

 

بيوگرافي حنیف عمران زاده

10/2/1364

 مازندران

قد:196

وزن:92

رنگ چشم:مشکی

نام پدر: حجت الله

شماره شناسنامه:14

دو برادر به نام هاي سعيد و عمار و يك خواهر دارد

محل زندگی:سعادت آباد

مدافع تيم استقلال تهران

شماره پيراهن: 5

شروع فوتبال: 17 سالگي در شهر نور زير نظر جلال موسوي نسب سال 1381

 باشگاه ها و مربيان

1382: شاهين تهران (داوود جليلي)

1383: اميد پاس (مهدي احمد پور - رضا رحمتي)

1384: پاس تهران (مجيد جلالي - همايون شاهرخي)

1385: ملوان انزلي (نصرت ايراندوست)

87-1386: پاس همدان (بگوويچ)

1388: استقلال تهران (صمد مرفاوي)

استقلال تهران(پرویز مظلومی:1389)

كارنامه ملي

در سال 82 براي اولين بار توسط حميد عليدوستي به تيم ملي جوانان دعوت شد. در مقطع اميد زير نظر (رنه سيموئز) و (وينگو بگوويچ) فيكس بازي کرد.

براي اولين بار در سال 87 به تيم ملي بزرگسالان دعوت شد و هم اکنون هم جز تیم ملی میباشد.

بهترين گل : به تراكتور

الگوي ورزشي : رحمان رضايي-مهدی هاشمی نسب

الگوی اخلاقی:فرهاد مجیدی

اتومبيل شخصي :آزرا مشکی

خواننده مورد علاقه :رضا صادقي

بازيگران مورد علاقه : پرويز پرستويي

بهترين تفريح : شنا و بیلیارد

بهترين فيلمي كه ديده ام : اخراجي ها

بزرگترين آرزو : لژيونرشدن

بهترين شهر دنيا : مادريد(البته چون طرفدار رئاله)

مادر : دنيا

پدر : همه چيز

اگر فوتباليست نمي شدم : مغازه دار

غذا : ماكاروني(عاشقشه)

پرسپوليس : همیشه میبریمش

استقلال : عشق

تيم ملي : آرزو

عطر : خوب

مارك : مي پوشم

تنهايي : بده

اينترنت : مي رم هميشه

وب سایت حنیف:خیلی خوشگله

بهترين مربي : همه مربیان

تيم مورد علاقه : استقلال-رئال

بزرگترين شجاعت :رك بودن

هديه : خدا

دوست صميمي : خانواده

ايران : بزرگ

منشور:سخت بود

هوادار:عاشق

بهترين بازي:استیل آذین جام حذفی-دربی 70و 71

بهترين لحظه ورزشي : برد رفت و برگشت دربی های سال 90

 

 

 

 

 

 

+ نوشته شده در  پنجشنبه دوم دی 1389ساعت 23:15  توسط محمد حاجوی  | 
آرشیو نظرات

حنیف(سهیل):ستاره ای که از زمین خوردن به آسمان رسید.

پسربابایی

اصلا به قدوقامت بلندش نمی خورد که 25 سال سن داشته باشد اما بدانید حنیف عمران زاده متولد10/2/64 است. درشهرمازندران به دنیا آمده ویک خواهر و دو برادر هم دارد . وابستگی زیادی به پدرش دارد وبه نوعی خیلی بابایی است تا دوری پدر برایش سخت باشد .

 

شاگرد تنبل کلاس

شاگرد تنبل کلاس بود واصلا علاقه ای به درس نداشته با زور به مدرسه می رفت وهرچه به مغزش فشارمی آورد،اصلا درس وکتاب به آن راه پیدا نمی کرد ته تجدیدی پشت تجدیدی درکارنامه اوبه ثبت برسد اما با این حال شماره 4آخرخودش را به دیپلم رساند .

 

اول...!

حنیف اگرچه در درس نتوانست شاگرد اول باشد اما درفوتبال باید اورا شاگرد اول بدانیم چرا که این مدافع همیشه اولین نفری است که درتمرینات تیمش شرکت می کند. قبل از اینکه بقیه استقلالی ها در تمرین حاضرشوند. حنیف خود را به نوبنیاد رسانده ومشغول انجام تمرین است تا نظم وانضباط بالایش را ثابت کند.

سهیل عمران زاده

همه شما فقط عمران زاده رابا نام حنیف می شناسید اما این بارنام سهیل را هم به فامیلی اواضافه کنید وبخوانید سهیل عمران زاده ... داستان از این قراراست که خانواده و بچه محل ها همه اورابا نام سهیل صدامی زنند وحنیف وقتی حنیف شد که به استقلال آمد . حالا شما فکرمی کنید حنیف بیشتربه چهره عمران زاده بیاید یا سهیل؟

 

بچه غول

باعرض معذرت از عمران زاده ... لقب اودر تیم بچه غول است! استقلالی ها اورا بچه غول صدا می زنند... بچه غول به او نمی آید ؟ عمران زاده بارها در مصاحبه هایش اعلام کرده که به قد رعنایش می نازد(البته شوخی)

پرش با منشور

منشور... نام حنیف عمران زاده آدم را یاد منشورمی اندازد . بازیکنی که بی جهت 6 ماه ازفوتبال دورشد وبی گناهی او وقتی به اثبات رسید که 6ماه ناقابل نتواست وارد مستطیل سبزشود،اما جالب است بدانید که منشوری شدن برای عمران زاده ضرر که نه سود هم داشت چرا که انگیزه اش را دوچندان کردو با روحیه بالاتربه تمرین و آماده سازی مشغول شد تا درنهایت منشورپرش او به سوی موفقیت باشد. به جایی که به عنوان یک دفاع مستحکم برای تیم به میدان برود و بهترین بازی ها را از خود به نمایش بگذارد .

پسرخواب آلوی استقلال

خواب وخوراکش خواب است. هروز تا ساعت 30/11 یا12 می خوابد وقتی تلفنش را جواب می دهد مدام خمیازه می کشد . آخرین باری که از این مسئله ضربه خورد ماندنش از هواپیما برمی گردد،وقتی که می خواست در تعطیلات هفته گذشته به مالزی سفرکند اما دیربه فرود گاه رسید تا ... یک آه که نه داد بلند کشید ... آخه چرا؟

 

وقتی تخم مرغ گران شد

ما که صدایش را نشنیده ایم اما می گویند وقتی زیرآواز بزند تخم مرغ ها گران می شوند . حنیف عمران زاده عادت دارد که آواز بخواند تا هم تیمی هایش ازصدا او سرسام بگیرند. اودر سفرهای تیم بیشتر ته اتوبوس می نشیند تا آواز خوانی اش به گوش سرمربی نرسد ...

 

باجنبه استقلالی

پسرباجنبه ای است واصلا حساس نیست. اورایکی از باجنبه های استقلال می توان نا مید تا نسبت به هر شوخی واکنش نشان ندهد . اخلاق خوبی دارد،مهربان است تا نمره 20 انضباطی را متعلق به خودش کند . بسیار شوخ و خوش خنده است اصولا عادت دارد بچه های تیم را سرکار بگذارد .

 

10پله با موتور

نمی دانیم چطور به مغز حنیف عمران زاده رسید که موتور سیکلت خود را در خوابگاه آن هم تا طبقه دوم ببرد . اوزمانی که در پاس حضور داشت وقتی دید موتورش قفل ندارد تصمیم گرفت برای در امان ماندن از دزدان موتورش را 10 پله بالا ببرد.مکافات بالا بردن موتورسنگین وزن یک طرف وشدت عبانیت مسئولان باشگاه پاس هم یک طرف دیگر...

 

نوشیدنی مخصوص

عاشقred bull  است . نوشیدنی مورد علاقه اوred bull است واصولا سرتمرین ودر اردوها ازاین نوشیدنی استفاده می کند البته مصرف این نوشیدنی هیچ ربطی به قوی هیکل بودن ندارد . چرا که حنیف قبل از مصرف red bull این قد و قامت را داشت .

 

وای هواپیما...

اصلا به هیکل بزرگش نمی خورد که اینقدر از هواپیما بترسد ولی بدانید این آقا با این قد و قامت حسابی از سوار شدن به هواپیما می ترسد . هر وقت استقلال سفرهای خارج از خانه دارد حنیف عمران زاده ، عزای سوار شدن هواپیما را می گیرد و از دقیقه اول تا آخر که سوار هواپیما می شود دندانهایش به هم می خورد . البته جالب اینجاست که بدانید وقتی هواپیما فرود می آید عمران زاده خیلی ریلکس و آرام از پله ها پایین می آید و انگار نه انگار که او همان بازیکنی بود که از پرواز به شدت ترسیده بود . البته امیرآبادی و کیانوش رحمتی هم در این زمینه او را همراهی می کنند تا حنیف تنها استقلالی نباشد که از سوار شدن به هواپیما واهمه دارد .

 

وقتی پلکها برعکس شد

سال گذشته با محمد محمدی هم اتاق بود اما امسال هم اتاقی ثابت به نام امیرحسین صادقی دارد ، اما یک حرکت جالب از حنیف عمران زاده .... او وقتی امیرمهدی صادقی را در تمرین دید سراغ او رفت  و پلک چشم خود را بالا برد تا پسر مدافع استقلال از ترس بزند زیر گریه ... با این حال الان امیرمهدی رابطه خیلی خوبی با حنیف دارد و به جای اینکه بیشتر طرفدار پدرش باشد هوادار عمران زاده است .

 

شیرین ترین گل

یکی از بهترین بازی هایش مقابل سایپا بود ... در دقیقه 92 دروازه تیم کرجی را باز کرد تا استقلال با صمد مرفاوی از یک شکست مسلم فرار کند . آن گل به مذاق عمران زاده خیلی شیرین آمد و هواداران هم هیچ وقت آن گل را از یاد نخواهند برد ....

 

بدترین بازی

خودش بدترین بازی اش را مربوط به دیدار استقلال مقابل استیل آذین می داند . بازی سال گذشته در جام حذفی که استقلال شکست تلخی را تجربه کرد و حنیف در آن بازی عملکرد بدی از خود به نمایش گذاشت . یک پنالتی به نفع حریف رقم زد ، به اشتباه دروازه خودمان را باز کرد و البته یک گل هم برای استقلال زد ... اما به قول خودش روز تلخی بود .

 

مدافعی با فیزیک ایده آل و قدرت سرزنی بالا

استیل یک مدافع نقش بسزایی در موفقیت او دارد . یک مدافع در وهله اول باید تنومند و مستحکم باشد تا به راحتی مقابل مهاجمان حریف تسلیم نشود و به نوعی کم نیاورد و این حنیف عمران زاده است که امروز در دفاع استقلال مثل یک سد محکم می ایستد . فیزیک ایده آل این بازیکن او را به یک مدافع کاربلد و موفق در تیم تبدیل کرده است اما جدا از این عمران زاده از قدرت سرزنی بالایی هم بهره می برد . یکی از عوامل تاثیر گذار در موفقیت یک مدافع ، قدرت سرزنی بالای اوست که خوشبختانه عمران زاده از این امتیاز برخوردار است تا مهاجمان حریف کمتر مقابل او بلند شوند تا این مدافع هنگام زدن ضربات کرنر از قدرت سرزنی خود استفاده کند و اتفاقا از این طریق چند بار هم به گلزنی رسیده است .

 

همه همشهری های حنیف

حنیف عمران زاده بچه مازندران است و به عنوان یک مدافع خود را در فوتبال ایران معرفی کرده است ، اما نکته قابل توجه این است که جدا از حنیف فوتبال ایران مدافعان بلند قامت و تنومندی مثل او داشته که البته بقیه هم از خطه سر سبز مازندران هستند ، محسن بنگر ، شیث رضایی ، ابراهیم تقی پور ، محمود فکری و رحمان رضایی این مدافعان مازنی را تشکیل می دهند . با این حال از جمع استقلالی ها محسن یوسفی را می توان همشهری اصلی حنیف دانست چرا که هر دو بچه چمستان نور هستند .

 

محصص : مطمئنم به زودی فیکس تیم ملی می شود

کارشناس بهتر از مرتضی محصص ؟! به طور قطع این کارشناس فنی خیلی خوب می توانست حنیف عمران زاده را زیر ذره بین قرار دهد و همین بهانه شد که ما از محصص بخواهیم در خصوص شماره 4 صحبت کند و عضو کمیته فنی استقلال اینگونه آمار حنیف را به ما داد : « عمران زاده یک بازیکن قدرتی است که من فکر می کنم دید خیلی خوبی در بازی ها دارد و این به قامت بلندش برمی گردد ... یک مدافع خوب ، بازیکنی است که در ضربه های هوایی بتواند خوب کار کند که البته حنیف هم از این امتیاز بهره می برد . او نزدیک به خط میانی خوب کار کرده و همیشه فضا را برای حریف کوچک می کند . »

و اما ادامه ماجرا : « عمران زاده مدافعی است که در دفاع راست و میانه می تواند خیلی خوب کار کند . بازیخوانی مهمترین اصل برای موفقیت یک مدافع است ، اینکه تشخیص دهد حریف چطور می خواهد حمله کند که خوشبختانه این مدافع از این خصوصیت هم برخوردار بوده و به این بلوغ فکری رسیده است . »

و حتما حنیف این قسمت را به خوبی بخواند و انگیزه اش را چند برابر کند . محصص باز هم گفت : « بنده نظرم نسبت به عمران زاده مثبت است و از وقتی که او در پاس همدان بود ، او را می شناختم . حنیف مدارج ترقی را خیلی خوب طی کرد و مطمئنم وی به زودی پیراهن تیم ملی را می پوشد . جایگاه او در تیم ملی به صورت ثابت است . »

و در آخر از محصص خواستیم یک نمره به حنیف بدهد که او گفت : « به هیچ بازیکنی نمی توان نمره 20 داد اما به نظر من نمره حنیف بین 17 و 18 است . »

 

برای مردی که زمین خورد و بلند شد

وقتی که کلاغ ها شروع به قارقار کردند ، وقتی که نحسی فردا تعبیر شد و شومی ، قد بلند کرد . وقتی غروب ، مفهومش تلخ شد ... وقتی ... بلند شد و آفتاب را به خانه اش آورد . به جای غروب ، طلوع را معنا کرد و دل به آواز قناری بست . خواست فردا را از جنس سربلندی و به تمام بدی ها پشت کند . ثانیه که به اول رسید کوله اش را برداشت و مستطیل سبز را هدف قرار داد. خواست با تمام بدی ها مبارزه کند ، خواست ثابت کند ، نشان دهد که گناهش بی گناهی است و ناخواسته باید به مستطیل سبز برای مدتی خداحافظی کند . زمین خورد اما بلند شد ، آنقدر بلند شد که با اقاقیای  تعصب قد بکشد ، آنقدر قد بکشد که سرش به تمامی قله های افتخار برسد و حالا او تمام آرزوهایش را در دست گرفته و به تمام خوشبختی ها دست تکان می دهد . این داستان مردی است که حنیف نام دارد و شهرتش عمران زاده است . پسری که در فردایی نزدیک با پیراهن تیم ملی به تمام افتخارات می رسد .

 

و حنیف ...

حنیف عمران زاده در 20 بازی سپرده شده این فصل 1514 دقیقه برای استقلال بازی کرد . یک بار در لیگ برای استقلال گل زد ، مقابل صبا تجربه اخراج از زمین را کسب کرد و در این فصل هم 4 کارت زرد از داور گرفت .

 

سید محمد حسینی : مدافعی خوب با قدرت سرزنی بالا

قطعا یک مدافع به خوبی می تواند مدافعی دیگر را مورد ارزیابی قرار دهد . از بین مدافعان لیگ ، سیدمحمد حسینی را انتخاب کردیم تا مدافع ذوب آهن ، حنیف را مورد ارزیابی قرار دهد . او هم گفت : عمران زاده جزو بهترین مدافعان ایران است . بازیکن با شخصیتی است که باید او را یکی از فوق العاده های ایرانی دانست . اوتاثیر گذاری زیادی در تیمش دارد و یکی از مشخصه های بارزش ، قدرت سرزنی بالای اوست . جدا از این عمران زاده قدرت بدنی بالایی دارد که این مسئله هم در موفقیت او نقش بسزایی دارد . من نقطه ضعف خاصی در او نمی بینم البته با این حال حنیف هنوز برای بهتر شدن جا دارد و می تواند بهتر از این هم عمل کند .

+ نوشته شده در  پنجشنبه دوم دی 1389ساعت 14:46  توسط محمد حاجوی  | 
آرشیو نظرات

بیوگرافی حنیف عمران زاده

 
شاید در ابتدا کشتی وفوتبال شباهتی به هم نداشته باشند اما می توان کسی را پیدا کرد که در هر دو رشته فعالیت کرده باشد. حنیف عمران زاده از آنهایی است که هر دو رشته ورزشی را تجربه کرده است. حنیف که در روستای نور مازندران به دنیا آمد مانند خیلی دیگر از اهالی این شهر عاشق کشتی بود و این رشته باستانی در رگ هایش جریان داشت و به همین دلیل از همان سنین کم به باشگاه می رفت و کشتی می گرفت اما به یکباره سر از فوتبال درآورد و جذابیت این رشته ورزشی او را جذب کرد تا آن را به صورت حرفه ای ادامه دهد. 
او در مازندران فوتبال را زیر نظر موسوی نسب آغاز کرد و خیلی زود راهی تهران شد تا فضای بیشتری برای فعالیت داشته باشد و مدارج ترقی را خیلی زود طی کند. شاهین تهران اولین تیم باشگاهی او بود و داود جلیلی مربی این تیم بود. قد بلند او باعث شد تا از همان ابتدای فوتبالش دفاع وسط باشد و در همین پست هم به فوتبالش ادامه دهد. فیزیک بسیار مناسب و هوش او باعث شد تا خیلی زود توجهات را به خود جلب کند و به تیم ملی جوانان راه پیدا کند. حمید علیدوستی که به ندرت پیش می آمد استعدادی را از دست بدهد او را به تیم ملی جوانان دعوت کرد و در همین تیم بود که مجید جلالی بازیهای او را دید و او پیراهن پاس را بر تن کرد. در ابتدا در پاس چندان در ترکیب اصلی تیم به او بازی نرسید و همین مساله باعث شد که بازگشت کوتاهی به تیم شهرش داشته باشد. او یکسال به عنوان بازیکن قرضی عضو ملوان بود و در این تیم توانست بار دیگر استعدادش را به نمایش بگذارد و این بار به عنوان بازیکن فیکس به پاس بازگردد و به همراه این تیم به همدان هم برود.
او بازیکن تیم ملی امید هم بود و توسط وینگو بگوویچ به اردو فراخوانده شد اما مدتی بعد به دلایل اختلافاتی که میان آنها پیش آمد عمران زاده را از تیم اخراج کرد. جالب است که تنها یکی، دو ماه بعد از این درگیری وینگو بگوویچ به عنوان سرمربی پاس همدان انتخاب شد تا مشکلات این بازیکن شروع شود. اختلافات میان او و سرمربی پاس وجود داشت و همین مساله باعث شد تا او کمتر در ترکیب اصلی قرار بگیرد اما بعد از مدتی این اختلافات برطرف شده و همه چیز به روال عادی بازگشت. 
یکی از شایعاتی که همیشه در مورد حنیف عمران زاده شنیده می شد این بود که او پرسپولیسی است و علاقه زیادی دارد تا در این تیم بازی کند و به همین دلیل گاهی اوقات در بازیهای مقابل این تیم کم کاری می کند. این شایعات در بازی پرسپولیس و پاس همدان که حنیف از بازی اخراج شد و تیمش بازی را 3 بر یک واگذار کرد به اوج خود رسید اما در نهایت نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه او به تیم رقیب قرمزها پیوست. البته این بازیکن مذاکراتی با پرسپولیس داشت که با آنها به توافق نرسید و در همدان ماندگار شد تا این که مذاکراتش با استقلال موفقیت آمیز بود و مجددا راهی تهران شد. او یک نیم فصل را به خاطر بحث منشور اخلاقی از دست داد و بعد از برطرف شدن مشکلش یکی، دو بازی به عنوان مهاجم در ترکیب استقلال قرار گرفت و بعد از آن در پست تخصصی خود به کار گرفته شد و عملکردی فوق العاده در خط دفاعی آبی پوشان داشته و به تیم ملی نیز دعوت شده است.
باشگاه ها :
پاس
ملوان بندر انزلی
استقلال
hamidipoure

تاريخ : سه شنبه 11 شهريور 1393برچسب:, | 14:18 | نویسنده : عرفان حمیدی پور |

بیوگرافی خسرو حیدری

 

خسرو حیدری   -  متولد : ۲۳ شهریور ۱۳۶۲  -  سن : ۲۵ سال   -  زادگاه :  تهران، ایران   -  قد : ۱۷۴ سانتی‌متر

 

 
 

اطلاعات باشگاهی :

 

 

باشگاه کنونی استقلال تهران   -  شماره پیراهن ۲   -  پست : هافبک راست

 

باشگاه‌های جوانان :

 

۱۳۷۹ - ۱۳۸۲  استقلال تهران

 

باشگاه‌های حرفه‌ای :

 

باشگاه های حرفه ای :

 

۱۳۸۲ - ۱۳۸۵          پاس تهران

 

۱۳۸۵ - ۱۳۸۶          ابومسلم مشهد

 

۱۳۸۶ - ۱۳۸۷          پاس همدان

 

۱۳۸۷ - تا کنون        استقلال تهران

 

 

تیم ملی :

 

...

باشگاهی :

 

فوتبال حرفه‌ای را از تیم ابومسلم آغاز کرد. دو سال در این تیم توپ زد، سپس به پیکان آمد. بعد از پیکان سه سال در پاس بازی کرد تا اینکه به تیم مورد علاقه‌اش یعنی استقلال تهران پیوست.

 

 

بیوگرافی خسرو حیدری

 

 

زندگی شخصی :

 

 

خسرو حیدری که نام کامل اوست در تاریخ ۲۳/۶/۱۳۶۲ در تهران میدان رسالت در خیابان هنگام در یک خانواده متوسط از نظر مالی که دارای یک خواهر بزرگتر از خود بود به دنیا آمد . او پس از گذراندن دوران کودکی و وارد شدن به مقطع دبستان کم کم به ورزش فوتبال علاقه مند شد تا جایی که پدر خسرو او را به مدارس فوتبال فرستاد او دوران پیشرفت را به سرعت طی کرد تا جایی که تیم های کوچک بسیاری او را در همان سنین کودکی می خواستند و اعتقاد داشتند که او می تواند بسیار پیشرفت کند همین دلایل باعث شد که او به مدرک دیپلم بسنده کند و ادامه تحصیل نکند که خود این باعث مخالفت پدر خسرو با فوتبالش شد اما بعد ها پدرش با دیدن اشتیاق او و پیشرفتش در فوتبال راضی به این کار شد . او پس از وارد شدن به تیم های مختلف نوجوانان و جوانان و ... کار حرفه ای خود را در لیگ برتر ایران با تیم های ابومسلم(۲سال) پیکان تهران (۱سال) پاس (۳ سال) استقلال (۲سال) آغاز و هم اکنون هم در تیم سپاهان اصفهان به سر می برد و او امیدوار است که روزی بتواند در لیگ محبوبش یعنی لالیگای اسپانیا بتواند بازی کند . در ضمن او پس از ازدواج در سال ۱۳۸۴ در تهران منطقه ی پونک ساکن شد .

 

 

 

افتخارات :

 

 

قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۸-۸۷ به همراه تیم استقلال تهران

 

 

 

قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۹۰-۸۹ به همراه تیم سپاهان اصفهان

hamidipoure

تاريخ : سه شنبه 11 شهريور 1393برچسب:, | 1:42 | نویسنده : عرفان حمیدی پور |
سلام

 

ههههههی چی بگم دربی که اصلا برام لذتی نداشت .باید قلعه نویی زودتر فرها مجیدی رو وارد زمین میکرد .به هر حال دیگه مساوی شد .

من بیوگرافی آرش برهانی رو گذاشتم میدونم شاید خیلیاتون خونده باشین ولی یه وبلاگ هواداربرهانی

باید بیوگرافی ایشون رو  داشته باشه.

نام :آرش برهانی

تاریخ تولد: بیست و سوم شهریور سال هزار و سیصد و شصت و دو 1362/6/23

محل تولد : کرمان – محله خواجو

6 برادر و 2 خواهر داره. فرزند یکی مونده به آخره.  برادر کوچکتر از خودش هم فوتبالیسته و خیلی شبیه آرشه

قد: 178
وزن : 74
پست تخصصی : مهاجم
وضعیت تاهل :مجرد

محل سکونت: سعادت آباد.با برادرش زندگی میکند مدل ماشین: بی ام و

مدرک تحصیلی: دیپلم

پیانو می نوازد.

ادکلن مورد علاقه:chanel bleu

بازیگران مورد علاقه : پوریا پور سرخ بهترین تفریح : بیلیارد بهترین فیلمی که دیده ام : - بزرگترین آرزو : بازی در اروپا کتاب : چگونه می توان به موفقیت رسید بهترین شهر دنیا : بارسلون مادر : شریک تنهایی پدر : صبور اگر فوتبالیست نمی شدم : مهندس غذا : اسپاگتی پرسپولیس : رقیب
استقلال : عشق تیم ملی : آرزوی هر بازیکن
بزرگترین شجاعت : دروغ نگفتن دوست صمیمی : پژمان آینده ایران : وطن بهترین بازی : با پیکان دور رفت لیگ برتر 1387 بهترین لحظه ورزشی : قهرمانی با استقلال در لیگ برتر 1387
الگوی اخلاقی : یحیی گل محمدی (این تیپ گل محمدی بدجور رفته تودلم .به آرش بگم  یه بارمثل گل محمدی لباس بپوشه البته برهانی خودش خوشتیپ هست )

نام پدر: داریوش

کد ملی : 02981211295
کد موبایل: .... 5 – 0912
شروع فوتبال : از سال 78 از شهرداری
باشگاه ها : پاس تهران – النصر امارات – استقلال
شماره پیراهن : ابتدا 17 بعد از آن شماره 6 از فصل 88-87 به بعد
شماره 9 را بر تن می کند.

ارش ابتدا در تیم میلاد کرمان دروازه بان بود اما بعد از مدتی به خط حمله امد ارش در فصل 81_82 لیگ برتر ایران پدیده فوتبال معرفی شد به خاطر سرعت بالا و تکنیکش برانکو او را به تیم ملی دعوت کرد بهترین گل ملی ارش گل او به تیم ملی قطر در بازیهای مقدماتی جام جهانی 2006 المان است او همراه تیم ملی ایران به جام جهانی 2006 المان راه پیدا کرده است دنیای او به گفته خودش سفید است از دروغ متنفر است عاشق ماکارونی است ارش میگوید تا اخر فوتبال قصد ازدواج ندارد

 آرش برهانی در فصل نقل و انتقالات سال ۱۳۸۶ با توجه به این که زمزمه پیوستن او به پرسپولیس تهران شنیده می‌شد، با استقلال تهران قرارداد بست و به این تیم منتقل شد.او در اولین فصل از حضورش در استقلال توانست ۱۰ گل برای این تیم به ثمر برساند اما انتقاد زیادی به وی از لحاظ خراب کردن موقعیت‌های مناسب گلزنی در آن فصل شد. اما او در فصل بعد و دومین فصل حضور در استقلال به روزهای اوج خود بازگشت و گل‌های فراوانی را برای این تیم ثمر رساند.

آرش برهانی در دوره هشتم لیگ برتر باشگاهای کشور در تاریخ ۶ آبان ۸۷ با زدن ۳ گل پیاپی (هت ریک) به پیکان از لحاظ زمان یک رکورد به خود اختصاص داد او در کمتر از ۹ دقیقه ۳ گل به تیم پیکان زد تا اگر اتوئو سریع‌ترین هت‌تریک ۱۰ سال اخیر بارسلونا را انجام داده، برهانی با نصف زمان مهاجم کامرونی، سریع‌ترین هت‌تریک تاریخ استقلال و لیگ برتر باشد

البته از زندگی آرش برهانی ناگفته هایی هم هست که من سپیده .این اجازه رو به خودم نمیدم که بگم

hamidipoure

تاريخ : سه شنبه 11 شهريور 1393برچسب:, | 1:38 | نویسنده : عرفان حمیدی پور |

فرهادمجیدی

 

سوم ژوِئن سال 1977 و یا بهتر بگوییم 13 خرداد 1355 در تهران به دنیا آمد. در یک خانواده اصیل با  وضعیت مالی و اجتماعی خوب رشد کرد. کم کم به فوتبال علاقه مند شد. او در کنار دو خواهر و یک برادر بزرگ شد. برادر کوچک تر فرهاد را هم خوب می شناسید. فرزاد مجیدی که درست بسان فرهاد از بهمن به استقلال تهران پیوست. فرهاد از کودکی عاشق فوتبال بود. از تیم های پایه کار خود را آغاز کرد. گرچه مادرش به طور کلی مخالف حضور او در میادین فوتبال بود اما پدرش از همه نظر یار و پشتیبان او بود. فرهاد مجیدی این روزها دوباره پیراهن استقلال تهران را بر تن کرده است. پیراهنی که با آن به فرهاد مجیدی تبدیل شد و شاید با آن از دنیای فوتبال خداحافظی کند.

 

 

 

آغاز یک راه طولانی

 

 

 

اولین تیم رسمی و تقریباً مطرح او جوانان کشاورز بود. تیمی که با کمبود امکانات مواجه بود اما با این حال این مساله باعث نشد تا فرهاد مجیدی فوتبال را کنار بگذارد. پس از حضوری تقریبا کوتاه در جوانان کشاورز در همان رده سنی به تیم بهمن پیوست. وضعیت در تیم جوانان بهمن بهتر از کشاورز بود. روزی 3 بار تمرین می کرد. تمرین های سنگین و نفس گیر. برای حضور در مسابقات استانی به تیم صنایع پارچین پیوست و مدت کوتاهی به صورت بازیکن قرضی در این تیم توپ زد. درخشش او در تیم صنایع باعث شد تا مربیان تیم امید بهمن برای جذب دوباره او تلاش کنند. پس از هشت ماه بازی در صنایع پارچین وارد تیم امید بهمن بود. او می دانست که اگر در رده سنی امید موفق ظاهر شود می تواند به تیم بزرگسالان و مطرح بهمن راه پیدا کند. پس وقت تلاش بود! تلاشی برای رسیدن به یک آرزوی دیرینه! او پس از یک دوره کوتاه به آرزویش رسید و پیراهن تیم بزرگسالان بهمن را بر تن کرد. آن روزها بهمن در شرایط خوب و آرمانی قرار داشت. او حالا آرزوهای بزرگتری در سر داشت...

 

 

فرهاد مجیدی

 

 

 

حضور در استقلال!

 

 

 

پس از درخشش در تیم بزرگسالان بهمن به استقلال تهران پیوست. تیمی که همیشه آرزوی پوشیدن پیراهنش را در سر داشت. فرهاد مجیدی می دانست که راه سختی در پیش دارد. راهی که به قله های افتخار ختم می شد. او در استقلال به یک شاه مهره تبدیل شد! شم بالای گلزنی و هوش فوق العاده او باعث شد که به یکی از موفق ترین و محبوب ترین بازیکنان آن زمان استقلال تبدیل شود. به واقع می توان از فرهاد مجیدی به عنوان یکی از ستاره های اواخر دهه هفتاد نام برد. گل که می زد یک دستش را روی سینه می گذاشت و دست دیگر را باز می کرد! حرکت او بعد از هر گل تکرار می شد. مجیدی سالها برای استقلال بازی کرد و در واقع همین مساله باعث شد که حتی امروز محبوبیت خاصی بین هواداران استقلال داشته باشد.

 

 

 

 

اروپا، مقصد بعدی فرهاد!

 

 

 

درخشش او در بازیهای لیگ ایران و حتی در سطح آسیا با پیراهن استقلال باعث شد تا سران باشگاه راپید وین اتریش که با استقلال روابط حسنه ای داشتند سخت به دنبال جذب فرهاد باشند. فرهاد مجیدی تصمیم خود را گرفت و در زمان حضور فتح الله زاده به اتریش ترانسفر شد. گرچه حضور او در اتریش چندان رویایی و همراه با موفقیت نبود اما فرهاد همیشه از آن به عنوان یک تجربه طلایی یاد می کند. اختلاف در مبلغ قرارداد و همین طور یکی دو مصدومیت سنگین باعث شد تا فرهاد مجیدی فکر ادامه فوتبال در اروپا را از سر خود بیرون کند. رضایت نامه او بعد از یک فصل نا موفق در اتریش صادر شد...

 

 

 

فرهاد مجیدی

 

 

امارات، نقطه آغاز...

 

 

 

شاید فکرش را نمی کرد که در امارات به آن همه موفقیت برسد. اولین تیم او در امارت الوصل بود. پس از مدت کوتاهی با شرایط فوتبال امارات آشنا شد. کم کم به یک ستاره محبوب در بین شیوخ اماراتی تبدیل شد و پوسترهای او در سرتاسر امارات به چشم می خورد. سبک بازی او با دیگر بازیکنان آنقدر متفاوت بود که بازیهای او خیلی زود به چشم آمد. فرهاد مجیدی از نظر مالی نیز آنقدر تامین بود که جایی را جز امارات ترجیح نمی داد. پس از الوصل به الاهلی امارات پیوست. در آنجا نیز بازیهای خوبی به نمایش گذاشت. اما در سال 2003 به عنوان بازیکن قرضی به تیم العین امارات پیوست تا در جام باشگاههای امارات به میدان برود. او آن سال در بازی نیمه نهایی جام باشگاه های آسیا و در برابر دالیان درخشید و به یک قهرمان تبدیل شد. گل رویایی او در آن بازی العین را به فینال جام باشگاهای آسیا برد و در آخر او با العین قهرمانی در آسیا را تجربه کرد. او دوباره به الاهلی پیوست. در طول مدت حضور در الاهلی حدود 130 گل برای این تیم به ثمر رساند و در سال 2006 با این تیم قهرمان لیگ امارات شد.

 

 

 

 

حضور کم فروغ در رده ملی!

 

 

 

او در سال 1375 برای اولین بار به تیم ملی دعوت شد. محمد مایلی کهن مربی وقت تیم ملی به توانایی های فرهاد اعتقاد داشت. فرهاد مجیدی اولین بازی ملی خود را در برابر کویت و در سال 1375 انجام داد. گرچه او همراه تیم ملی به جام جهانی 1998 فرانسه هم رفت اما از او به عنوان یک بازیکن کم فروغ در رده ملی یاد می شود. او در حالی که در اوج بود و در امارات می درخشید خیلی کم به تیم ملی دعوت می شد و زمانی هم که به اردو ها ملحق می شد به دلیل دوری طولانی از تیم ملی نمی توانست به هماهنگی لازم برسد. او در طول دوران بازیگری خود 41 بازی ملی انجام داده است و تنها موفق به ثمر رساندن 10 گل شده است.

 

 

 

 

بازگشت به استقلال...

 

 

 

مشکلات داخلی او با مدیران النصر امارات و فسخ قراردادش باعث شد تا در بدو ورود دوباره ناصر حجازی به استقلال، صحبت از بازگشت فرهاد مجیدی به میان آید. فرهاد مجیدی پس از کش و قوس های فراوان به استقلال پیوست تا به قولی که در زمان جدایی اش از استقلال داده بود عمل کند. او در حالی به استقلال پیوست که مدیران پرسپولیس نیز به دنبال جذب او بودند. فرهاد مجیدی پس از رفت و آمدهای فراوان بلاخره کارت آی تی سی خود را دریافت کرد تا این روزها به عنوان شاه مهره آبی ها از او یاد شود.

 

 

 

فرهاد مجیدی این روزها در تهران به همراه همسر و دخترش تیام زندگی می کند و می خواهد با درخشش در تیم محبوب و اسبق خود بار دیگر به یک ستاره تبدیل شود. فرهاد مجیدی از این هفته اجازه حضور در ترکیب استقلال را دارد. او آمده است تا خودی نشان دهد. بار دیگر با پیراهن استقلال گلزنی کند و آن حرکات معروف خود پس از گلزنی را اینبار در استادیوم آزادی انجام دهد

hamidipoure

تاريخ : شنبه 8 شهريور 1393برچسب:, | 21:54 | نویسنده : عرفان حمیدی پور |
صفحه قبل 1 صفحه بعد